حفظ سوره بقره در شماره قبلي به پايان رسيد و كساني كه مطابق برنامه تعيين شده، موفق به حفظ كامل آن سوره شدهاند،و بايد شكر پروردگار بزرگ را بجاي آورند.بعد از حفظ اين سوره بزرگ و تثبيت آن در ذهن، طبعاً حفظ سورههاي بزرگ ديگر آسانتر خواهد بود.
من حفظ قرآن را از سوره بقره شروع كردم و اين كار را به كسي توصيه نميكنم و در اين روش اصرار به شروع حفظ از سورههاي كوچك آخر قرآن دارم ـ بطوريكه در مقالات قبلي در اول كار با تأكيد زياد مورد بحث قرار گرفت ـ اما جهت اهميت حفظ سوره بقره و تأثيرات آن تذكر اين نكته را لازم ديدم.
براي اين مرحله، حفظ 155 آيه از سوره آل عمران در نظر گرفته شده است.
هفته اول:از ابتداي سوره تا آيه 25 ، يعني هر روز پنج آيه و در دو روز آخر هفته آيات حفظ شده؛ يعني 25 آيه ابتدايي، هر روز دو بار تكرار شود.
هفته دوم:از آيه 26 تا آيه 55 ، يعني 30 آيه.آيات تعيين شده براي هفته دوم است و در مجموع از آيات هفته اول كوتاه تر است.
هفته سوم:از آيه 56 تا آيه 80
هفته چهارم:از آيه 81 تا آيه 100.در اين مرحله؛ يعني پس از حفظ 100 آيه اول سوره توقف، كوتاهي به عمل آيد و اين صد آيه با تلاوتهاي مكرّر در ذهن ثابت شود.اين توقف در سه روز آخر باقيمانده از هفته چهارم و دو روز اول از هفته پنجم در نظر گرفته شده است.
هفته پنجم:شروع به حفظ قسمت دوم سوره شود،از آيه 101 تا آيه 115 ، يعني هر روز 5 آيه. بطوريكه قبلاً تذكر داده شد، اگر به جهت طولاني بودن بعضي از آيات، حفظ 5 آيه تعيين شده براي يك روز تحقق نيافت،ميتوان بقيه آيات تعيين شده، به روز را به روز بعد منتقل كرد و يا به هر علتي اگر قسمتي از برنامه حفظ عقب افتاد،ميتوان در آخر هفته،جبران گردد.
هفته ششم:از آيه 116 تا آيه 140 ، يعنيروزي 5 آيه
هفته هفتم:از آيه 141تا 155، يعني 15 آيه.آيات 151 تا 155 نسبت به آيات قبلي طولانيتر است،براي اين كه فاصلهاي بين آيات اين سوره طولاني ايجاد شود،آيات كمتري براي اين هفته تعيين شد.
لازم است تلاوت سورههاي، نصف دوم، يعني از سوره كهف تا آخر قرآن طبق تذكري كه در شماره قبلي داده شد، انجام گيرد؛ يعني در صورت امكان هر روز تقريباً باندازه نصف يك جزء و در غير اين صورت حداقل هفتهاي دو جزء.علاوه بر آن، لازم است كه آيات سوره بقره به قسمتهاي 50 آيهاي تقسيم شود و هر روز 50 آيه از آن تلاوت شود.منظور از تلاوت، از حفظ است كه در شماره قبلي ذكر شد و قسمت آخر، يعني از آيه 251 تا آخر سوره ـ آيه 286ـ بيشتر از قسمتهاي ديگر مورد توجه قرار بگيرد.
تلاوت قسمتهاي 50 آيهاي از سوره بقره با اهميت بيشتري انجام گيرد و اگر فرصت تلاوت كمتري حاصل شده ميشود از برنامه تلاوت آيات سوره بقره اختصاص داده شود.
بعد از هر چهار هفته،هر 50 آيه در دو روز يكبار انجام گيرد و تلاوت آيات سوره آل عمران ـ قسمتهاي حفظ شده ـ باز به همان صورت، يعني قسمتهاي 50 آيهاي انجام گيرد.
از قسمت از برنامه در شماره 50 به آيه 100 از سوره نحل منتهي شد و در اين مرحله لازم است بقيه سوره نحل تا آخر سوره ـ 28 آيه ـ حفظ شود و اين سوره به پايان برسد.كساني كه اين قسمت از برنامه ـحفظ فوق العادهـ را بكار بستهاند، در صورت در اختيار داشتن فرصت بيشتر، ميتوانند به تفسير آيات سورههاي حفظ شده توجه بيشتري بكنند، و اوقات بيشتري را صرف توجه به دقايق معاني آيات و كشف روابط بين آيات كنند.در اين زمينه بخواست خداوند بعداً توضيحات لازم خواهد آمد.
برنامه تلاوت هم علاوه بر آنچه در برنامه عادي گفته شد، به صورت فوق العاده هم انجام گيرد.بطوريكه از ابتداي برنامه فوق العاده تا سوره نحل در صورت امكان روزي باندازه نصف جزء تلاوت شود و در غير اين صورت تلاوت اين قسمتها از اول شروع و به سوره نحل منتهي شود،هر مقداري كه مقدور است و مجددا از اول شروع شود.
در شماره قبلي در اين قسمت به آيات اول سوره بقره توجهي شد و بيان گرديد كه اين آيات،شباهتي با آيات ابتدايي سوره لقمان دارد.آيات هر دو سوره ـ پنج آيه اول ـ با هم مقايسه شد و موارد اشتراك و اختصاصي آيات ذكر شد.در اينجا به محور مباحث سوره بقره يا يكي از محورهاي آن اشاره ميكنيم.
گفته شد كه «تقوي» و «متقين» يكي از محورهاي مباحث سوره است و در اين زمينه بر آياتي از همين سوره استناد شد.حال در تكميل اين بحث و نتيجه گيري از آن به جهات ديگري از موضوع اشاره ميكنيم:
در آيات اول سوره اشارهاي به يكي از اوصاف قرآن مجيد شده است و آن اين كه:
«ذلك الكتاب لاريب فيه هدي للمتقين؛اين كتاب هدايتي است براي متقين».احتمال دارد اين سؤال در ذهن بعضي ظهور كند كه اگر قرآن مجيد هدايتي است براي متقين،پس غير متقين از چه طريقي بايد هدايت شوند؟!
آيا عامل ديگري غير از قرآن بايد انسانهاي عادي و غير متقين را هدايت كند و وقتي آنها به درجه متقين رسيدند و اوصاف آنها را پيدا كردند، آن موقع قرآن عامل هدايت آنها در مراحل بعدي خواهد بود؟
طبعاً جواب اين سؤال نميتواند مثبت باشد و چنين چيزي در عرف معارف ديني قابل قبول نميباشد.
مفسر بزرگ قرآن مرحوم طباطبايي ـ رضوان الله تعالي عليه ـ در تفسير آيات اول سوره بقره اين نكته را مورد توجه دقيق قرار داده و بحث حكيمانهاي با استناد به آياتي از قرآن طرح كرده است.حاصل بحث ايشان اين است كه متقين از دو نوع هدايت برخوردارند،يكي هدايت اوليه كه از فطرت آنها نشأت گرفته بود و دومي هدايت بوسيله قرآن! و انسانها به وسيله هدايت اوليه جزء متقين ميشوند و ديگري هدايتي است كه بعد از مقام تقوا به آنها عطا ميشود.
يعني ميشود تقوا را به دو نوع؛ تقواي عام و تقواي خاص تقسيم كرد،به اين معني كه تقواي عام از فطرت انسان سرچشمه ميگيرد و تقواي خاص از آموزشهاي خداوند؛اما اشكال مذكور پاسخ داده نشده.به دليل اين كه اگر به آيات بعدي توجه شود، يعني ارتباط آيات اول سوره با يكديگر در نظر گرفته شود، مشخص خواهد شد كه در اين آيات، متقين داراي تقواي خاص مورد نظر ميباشند.كما اين كه در توصيف آنها ميفرمايد:
كساني كه ايمان به غيبت ميآورند و نماز را بپا ميدارند و از آنچه به آنها روزي داديم، انفاق ميكنند و كساني كه ايمان ميآورند به آنچه بر تو نازل شده ـ قرآن مجيد ـ و آنچه قبلا نازل شده و به آخرت، ايمان و يقيني مستمر دارند.
يعني قرآن مجيد هدايتي براي اين گروه دارد و آنها مشمول هدايتي خاص از طرف خداوند قرار دارند كه قران مجيد مشتمل بر آن هدايت خاصه است،پس لازم است اين اوصاف ـ طبق اين بحث ـ از طريق ديگري در آنها حاصل شود و بعدا هدايت خاص قرآني شامل آنها شود و چنين چيزي نميتواند قابل قبول باشد.
اما از ناحيه توجه به آيات ديگر قرآن از جمله آيات همين سوره و كشف ارتباطهاي بين آنها اين مشكل برطرف ميشود و آن اين كه در سوره بقره اوصاف ديگري هم براي قرآن مجيد ذكر شده است.يعني آيه مورد بحث «ذلك الكتاب لاريب فيه هدي للمتقين» فقط مشتمل بر يكي از اوصاف قرآن مجيد است.
و در آيات ديگر قرآن اوصاف ديگري براي اين كتاب دكر شده و از توجه به آيات ديگر اين مشكل برطرف خواهد شد.
خداوند عالم در آيات ديگري در همين سوره، بقره به اوصاف ديگري از قرآن اشارهاي كرده از جمله ميفرمايد:
«شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن هدي للناس…»(آيه 185)
طبق مدلول اين آيه، قرآن «هدي للناس» هم ميباشد.و «ناس» اعم از «متقين» ميباشد.يعني گروهي از انسانها داراي اوصاف متقين ميباشند و گروهي ديگر فاقد آن اوصاف.و قرآن هم داراي مراتبي از هدايت ؛مرتبهاي براي انسانها به طور عام (هدي للناس) و مرتبهاي براي متّقين به طور خاص(هدي للمتقين) و چون سوره بقره عمدتاً مشتمل بر احكام تكليفي و عبادي است، بنابراين در آيات اول اشارهاي به محور مباحث سوره كرده است.اما در آيه 185 وصف كلي قرآن را بيان كرده كه داراي مرتبه خاصي از هدايت براي متقين ميباشد.و وصف اول بطور اجمال شامل وصف دوم هم ميشود.يعني مرتبه «هدي للناس» بودن قرآن مرتبه «هدي للمتقين» بودن آن را هم در خود دارد.
نظر علامه طباطبايي ـ رحمة الله عليه ـ در جاي خود درست و كاملاً مستدل است و ما به جهت رعايت اختصار از ذكر بحث بطور كامل و بررسي آن خود داري كرديم و اگر بعداً فرصتي پيش آمد، آن بحث را بطور دقيق نقل و بررسي خواهيم كرد.و اين بحث يعني موضوع تقوا و متقين از موقعيت بسيار رفيعي در قرآن مجيد برخوردار است كه اميدواريم به جهات فشردهاي از آن در مقالات بعدي اشارهاي بكنيم. ان شاء الله تعالي.